✍️ به قلم: ویکتوریا آزاد
دوشنبه - ۱۲ خرداد ۲۵۸۴ کوروشی (۱۴۰۴شمسی)
🔹 در بحبوحهٔ نبرد ملت ایران با جمهوری اسلامی، نام سازمان مجاهدین خلق همچنان میان بخشی از فعالان سیاسی و مردم محل بحث است. سازمانی که شصت سال سابقهٔ مبارزه دارد، اما با سؤالات و انتقادات بسیاری روبهروست.
آیا این نیروی قدیمی، میتواند در آینده ایران، نقشآفرین و اعتمادساز باشد؟
📌 این تحلیل، بر پایه انصاف و مسئولیتپذیری تنظیم شده است؛ با تأکید بر این اصل که دشمن اصلی ملت ایران، جمهوری اسلامیست. اما شفافسازی مناسبات نیروهای اپوزیسیون نیز، بخشی از مبارزه برای آزادی و فرآیند دموکراسی است.
🔻 ۱. «نشستهای دیگ»: نماد سرکوب روانی در پوشش تطهیر ایدئولوژیک
نشستهای موسوم به «دیگ» که با حضور مستقیم مسعود رجوی در قرارگاه اشرف برگزار میشدند، یکی از تاریکترین جلوههای مناسبات درونتشکیلاتی سازمان بهشمار میروند. در این جلسات، اعضا مقابل صدهها نفر، اعترافاتی تحقیرآمیز و بعضاً شخصی بیان میکردند، در ویدیو ضمیمه فرد مجاهد اعتراف میکند که:
🔸 «وقتی خواهر مریم را میبینم، حالتی به من دست میدهد…» مسعود میگوید استغفرالله….
این شیوهها نه تنها فردیت اعضا را نابود میکرد، بلکه محصول آن، انسانهایی فاقد اراده، در معرض تلقین مستمر، و فرمانپذیر بود.
📌 اگر سازمان مدعی ساختن ایران فرداست، باید بپذیرد که گذشتهاش را بازنگری و نقد کند. نقد گذشته، نشانه شکست نیست؛ شرط بلوغ سیاسیست.
🔻 ۲. حمایت از مردم یا بهرهبرداری رسانهای؟
سازمان همواره اعلام کرده که در کنار اعتصابیون، معلمان، کارگران و بازنشستگان ایستاده است. اما در عمل، جز پوشش رسانهای، نشانهای از حمایت ملموس، بهویژه حمایت مالی، دیده نمیشود.
📌 در شرایطی که کارگران اعتصابی، بدون نان شب، با اخراج و تهدید مواجهاند، چرا این سازمان بسیار ثروتمند، تاکنون حتی یک کمک مالی مشخص برای معیشت اعتصابیون تدارک ندیده است؟
وضعیت تاپ مالی این سازمان و خرجهای کلانی که برای جلب قدرتهای جهانی میکند، این انتظار را به وجود می آورد که چرا از اعتصابیون حمایت مالی به عمل نمی آورند؟
🔻 ۳. برنامه دهمادهای یا واقعیتی فاقد شفافیت درونی؟
سازمان به «برنامه ۱۰ مادهای» مریم رجوی برای آینده ایران افتخار میکند:
✅ سکولاریسم
✅ برابری زن و مرد
✅ خودمختاری اقوام
✅ اقتصاد آزاد
امروزه بیان باور به این اصول در میان اپوزیسیون ایران امری عادی است. اما پرسش بنیادین اینجاست:
📌 چگونه میتوان به اجرای این اصول اعتماد کرد، وقتی ساختار درونی سازمان فاقد شفافیت، فاقد گردش نخبگان، و مملو از تبعیت ایدئولوژیک کورکورانه است؟ مجاهدین هم دولت موقت شان را تشکیل داده ان، هم رییس جمهورشان را انتخاب کرده اند و هم پارلمان دارند، قانون اساسی شان هم شاید آماده باشد نمیدانم. به این ترتیب فرآیند دموکراسی به محاق کامل رفته. و این در حالیست که ما در شرایط ایران نیاز به یک جبهه فراگیر با یک منشور توافقی که راهبردهای ما را تبیین کرده و یک قانون اساسی موقت برای دوران گذار داریم تا یکپارچگی اپوزیسیونی و ملی در حد ممکن فراهم شود. دولت موقت، دولت دائمی نیست.
📌از سوی دیگر کیش شخصیت حاکم در این سازمان آفت بزرگی است که در لااقل چندین دهه اخیر به قیمت برباد رفتن نیم قرن منابع انسانی و طبیعی ایران تمام شده.
🔻 ۴. نه تخریب، نه تمجید کور: مسئولیتپذیری تاریخی
سازمان مجاهدین خلق بیتردید دشمن جمهوری اسلامیست. ارتباط با این سازمان در داخل کشور جرم است و رژیم از هیچ تلاشی برای سرکوب حامیان و تخریب آنها فروگذار نکرده است.
📌 اما این واقعیت نباید موجب شود که نقد خالصانه بر این سازمان، با سکوت یا ملاحظهکاری مواجه شود.
هر نیرویی که مدعی آیندهسازیست، باید امروز خود را در معرض قضاوت آزادانه قرار دهد. مجاهدین عادت دارند کلیه انتقاداتِ به خود را به جمهوری اسلامی و مزدوران او نسبت دهند، همین باعث شده که چشمشان را بر روی واقعیتها ببندند و یکطرفه به قاضی بروند.
شفافسازی، بازنگری، پاسخگویی، و احترام به اصول دموکراتیک، پیششرطهای ضروری برای هر جریان سیاسی است—چه مجاهدین باشند، چه غیر آن.
🔹 جمعبندی:
سازمان مجاهدین خلق از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامیست اما توتالیتریسم (تمامیت خواهی) حاکم در این سازمان باید از هم اکنون مورد نقد بی امان قرار گیرد.
هر نیروی سیاسی که داعیهدار قدرت سیاسی در آینده ایران است، ناگزیر از شفافیت، پاسخگویی و پایبندی به اصول دموکراتیک است. نقد مسئولانه نه تخریب، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای بازسازی اعتماد و شکلگیری آلترناتیوی فراگیر و پاسخگو در برابر ملت ایران است.
🕊️ویکتوریا آزاد