ویکتوریا آزاد ۳۰ اردیبهشت ۲۵۸۴
📚رشد اقتصادی بدون حاکمیت قانون و یک دستگاه سیاست گذاری زبده، رؤیایی شکننده برای ایران پساجمهوری اسلامی
⚠️ تحلیل درباره پروژه شکوفایی رضا پهلوی و غیبت مدیریت سیاسی در آن
پس از دههها حکومت فاسد و سرکوبگر جمهوری اسلامی، ملت ایران در آستانهٔ مرحلهای تاریخی ایستاده است؛ مرحلهای که میتواند با برچیده شدن رژیم فعلی، دروازههایی بهسوی آزادی، عدالت و شکوفایی بگشاید. اما در این بزنگاه خطیر، آنچه بیش از هر چیز باید مورد توجه باشد، چگونگی فرآیند سرنگونی جمهوری اسلامی و تدارک مدیریت سیاسی دوران گذار است—و نه صرفاً وعدههای اقتصادی که شبیه وعده های خمینی است. با این تفاوت که خمینی برای براندازی نظام شاه برنامه ریزی کرده بود اما اینها هیچ برنامه ای برای براندازی جمهوری اسلامی ندارند، فقط در کمین نشسته اند که سرنگونی به دست مردم ایران انجام شود و آنوقت اینها وارد ایران بشوند و سهام حوزه های مختلف سرمایه را به خود اختصاص بدهند.
با این پیش زمینه به پروژه آقای رضا پهلوی می پردازیم. ایشان و دوستانش پروژهای با عنوان «شکوفایی ایران» Iran's Prosperity Project ، IPP ) ارائه داده اند که ده محور اقتصادی در آن ذکر شده است: از اعتماد به شهروندان و حمایت از مالکیت خصوصی گرفته تا بازگشت به اقتصاد جهانی و جذب سرمایهگذاری خارجی. میگویند پروژه شکوفایی ایران پروژه ای برای بازسازی ایران است که در سال ۱۴۰۳ توسط رضا پهلوی معرفی شده. این پروژه شامل ۱۰ اصل اقتصادی است که بر اساس مشاوره با اقتصاددانان و رهبران تجاری معتمد رضا پهلوی شکل گرفته است. این پروژه در واقع ظرفی است برای تجار مورد علاقه آقای پهلوی است که مایلند به ایران بیایند و تجارت کنند انگار تنها درد ما کمبود تاجر است .
این ۱۰ بند منشور پروژه شکوفایی ایران اشکالات اساسی دارد و آن اینست که آنها رویکرد و نقشه راه سیاسی ندارند و هیچ اشارهای به ساختار سیاسی، قانونگذاری، عدالت گذار یا منشأ مشروعیت قدرت سیاسی در طرح آنها دیده نمیشود و معلوم نیست چگونه قرار است از شر این رژیم خلاص شویم و در پساجمهوری اسلامی چگونه بحران سیاسی را در بدو گذار حل خواهیم کرد. بنظر میرسد که این پروژه بسیار کودکانه تصور میکند که ج. ا. استحاله میشود و آنها به ایران دعوت میشوند و در بازگشت شروع به تجارت میکنند. حتی برخی از همکاران ایشان به گونه ای برخورد میکنند که انگار با حکومت وقت یعنی جمهوری اسلامی قرارداد بسته اند. چشم اندازهای اینها بسیار کوتاه مدت و بسیار متوهمانه و غیرواقعی است.
ده بند اقتصادی پروژه شکوفایی ایران در غیاب ده اصل سیاسی
پروژهی شکوفایی به مواردی چون:
- تصمیمگیری فردی و فردمحوری
• کاهش مداخلات دولتی
• حمایت از بازار
• مالکیت خصوصی
• کارآفرینی و باز بودن دست تجار
• استقلال بانک مرکزی
• ارتقای سرمایه انسانی
• و بازگشت به اقتصاد جهانی
تأکید دارد. اما حتی یک بند درباره:
- نوع حکومت ، تکثر قومی در ایران و فرآیند کسب قدرت سیاسی
• قانون اساسی موقت دردوران گذار
• ساختارهای پوسیده سیاسی و نظامی کنونی ایران
• دولت غیرمتمرکز و توسعه سیاسی
• قوه قضائیه مستقل
• آزادی بیان، اندیشه ومطبوعات
• انتخابات سالم و آزاد
• عدالت انتقالی
• خودگردانی و مشارکت مردمی
در پروژه شکوفایی آنها وجود ندارد. این در حالیست که بدون نهادهای سیاسی سالم، اقتصاد آزاد عملاً به فساد آزاد تبدیل میشود.
تجربه تاریخی چه میگوید؟
جمهوری اسلامی با درآمدهای نجومی نفتی، پروژههای بزرگ و تجار داخلی و خارجی آغاز کرد. اما چون قدرت سیاسی در چنگ نهادهای غیرپاسخگو، امنیتی و ایدئولوژیک بود، همه چیز به فساد، تبعیض، رانت و فروپاشی انجامید.
پس چه باید کرد؟ نقشه راه واقعی شکوفایی ایران چیست؟
هر نیروی سیاسی که خواهان شکوفایی واقعی ایران است، باید برای دوران گذار موارد زیر را تدارک ببیند:
۱. «قانون اساسی موقت» برای دوران گذار از هم اکنون تدوین و اعلام شود. این قانون باید به جمهوریت، سکولاریسم، اصول دموکراسی، تفکیک قوا، و آزادیهای بنیادین پایبند باشد.
۲. راهبردهای دولت موقت در راستای بسترسازی برای یک دولت غیرمتمرکز به مردم معرفی گردد تا سرمایهگذاران بدانند با چگونه نهادی سیاسی طرف هستند.
۳. وجود نهادهای ناظر و رسانههای آزاد تضمین شوند
تا رانت و فساد از همان ابتدا مهار شود.
۴. برنامهی روشن جهت انجام عدالت انتقالی، بازسازی اعتماد ملی و وظایف شورای انتقالی متکثر ارائه شود تا کشور وارد هرج ومرج و بینظمی نشود.
🔹 نتیجهگیری:
پروژه شکوفایی ایران، بدون ستون فقرات سیاسی، صرفاً یک بستهٔ اقتصادی زیبا اما بی ثبات و بی سرانجام است، شبیه همان پروژه آب و برق خمینی است.