پیام آقای کاظمینی بروجردی در آستانه نوروز |
![]() آیا در فقر و فلاکت و اندوه وآه، عید، معنا دارد؟ روزگاری که خط فقر در یک ونیم میلیون تومان و خط فقر شدید در پانصد و هفتاد هزار تومان از سوی مسئولین امور اعلام شده و اکثریت قاطع ملت درآمدی در حد همین آمار دارند، آیا باز هم شادی و شادمانی مفهومی دارد؟ درمان که به قرار قانون اساسی، باید مجانی باشد بزرگترین معضل گروه کثیری از مردم بینوا و بیچاره است وعزیزانشان در بستر مرگ تدریجی قرار دارند چرا که داروهای گران ومعالجات سنگین، کمر محرومین را شکسته و اشکها را در آورده، آیا ارقام بیکاری و اعتیاد و طلاق و خودکشی و سرقتهای شکننده و کلاهبرداریهای فراگیر، مطابق با واقعیت است؟ در صورتیکه بسیاری از ائمه جمعه و نمایندگان مجلس به دروغ بودن آنها اعتراض کرده اند. به راستی که سرنوشت جوانان بی گناه و بی انگیزه چه می شود؟ خیل دختران و پسران که فردا را در تاریکی مطلق می بیند و سرخورده از درس و اخلاق و ایمان گشته اند به کدامین مسیر می روند؟ خدای مهربان، با کمال سرافکندگی و خجالت، درجایگاه اتهام قرار گرفته و اعتقادات توحیدی دیرینه به خاطر نام شریعت که در هر جنایت و قساوت و خیانتی، حمایل شده رو به فنا و نابودی است. مراجع دینی، مشغول مباحث قدیمی خویشند و رهبران سیاسی نیز در پی دسته بندی ها و جناح خواهی های متداول خود می باشند. امروز صدای گریه از درون و برون رعیت مظلوم در آمده و با آهنگ اسفناک نوروز، در آمیخته و لاله های بی رمق را می پروراند و نسیم روزمرگی، غنچه های عشق را می سوزاند! آیا به تجدید چنین سالهایی باید گریست یا خندید؟ به هر تقدیر از قبرستان اوین و گور تفتیده ام به همه شما احترام می کنم . سید حسین کاظمینی بروجردی نیمه اسفند 1390 |