پیام دانشجو: سپاه پاسداران با صدور اعلامیه ای رسما وارد میدان مقابله با معترضین شد. گفته می شود این اقدام به منظور پیشگیری از یک طغیان عمومی پس از تایید رسمی انتخابات تقلبی توسط شورای نگهبان است. یا به این دلیل است که در چند روز گذشته و پس از اتمام حجت رهبر جمهوری اسلامی با مردم معترضُ مردم به مبارزات خود ادامه دادند. جوانان به این اتمام حجت توجهی نکرده یا برعکس به مخالفت صریح پرداختند و شنبه ی سیاه توسط پیروان اقای خامنه ای به همین دلیل در تاریخ ایران افریده شد.
حضور سپاه به هر دلیل که باشد نه تنها سازنده نیست بلکه به شدت خطرناک است. سپاه هر گز نمی تواند و نباید مردم بدون سلاح و مسالمت جو را به رگبار ببندد. اگر چنین کاری صورت پذیرد،تاریخ ان ها را نخواهد بخشید. ضمن این که ان ها به خوبی می دانند که اکثریت قاطع نیرو های سپاه فرزندان همین ملت هستند و تحت هیچ شرایطی بر روی خانواده های خود سلاح نمی کشند.سپاه پاسداران با همه ی نقاط ضعف و قوت ،نهادی است برخاسته از دل مردم. فرماندهان ان باید در این لحظه ی حساس به واقع درنگی از روی تامل داشته باشند. زمان تصمیم های مهم است. زمانی که با یک اشتباه،همه چیز از دست خواهد رفت. اکثریت مردم ایران در این نیرو وابستگانی داشته یا دارند که در جنگ و به خاطر دفاع از سرزمین و ناموس این ملت، به سپاه رفته و دوست ندارند با تصمیم اشتباه برخی فرماندهان،فرزندان ان ها و زحماتشان به هدر برود.
سپاه نیروی رزمی اب دیده ای است که برای حفظ کیان کشور به وجود ان نیاز است. نباید این سرمایه را در برخورد های داخلی هزینه کرد. فرماندهان سپاه زمانی را در نظر بیاورند که شاه ارتش را به خیابان ها اورد. ان روز شعار ملت این بود که: برادر ارتشی/چرا برادر کشی؟ و این بود که:ارتش فدای ملت/ملت برای ارتش.
به راستی که اگر چه سپاه امروز، همچون ارتش ان روز، بیش از هرچیز خود را ملزم به اطاعت یا جان نثاری فرمانده ی کل قوا می داند اما انقلاب برای این بود که سپاه فدای فرد نباشد. بلکه سپاه باید فدای ملت باشد. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که حق مطلق یا معصوم و یا دارای فره ایزدی است. بیایید این را باور کنیم. افراد می ایند و می روند. این ملت ها و کشور ها هستند که همواره پایدار هستند.هر گاه فرمانده یا رهبر یا شاه از ارتش یا سپاه خواست تا در برخورد با دشمن خارجی جان نثاری کنند،نباید لحظه ای درنگ کرد. اما برخورد با ملت یک امر داخلی و خانوادگی است.
فرماندهان محترم سپاه پاسدارن باید اگاه باشند که اگر غفلت کرده و در مقابل بخشی از مردم از سلاح گرم استفاده نمایند با بحرانی بزرگ روبرو خواهند شد. حتا خانواده های ان ها چنین فرزندانی را نخواهند بخشید. این جوانانی که در خیابان ها به راه افتاده و شعار سر می دهند نه از امریکا امده اند و نه از انگلستان. این ها جوانان ناراضی و معترض ایرانی هستند.میرحسین یا کروبی که پیشاپیش این جوانان معترض به راه افتاده اندُ، خود از بنیان گذاران این سپاه اند.چه کسی قرار است علیه چه کسی اسلحه بکشد؟به راستی به این اندیشیده اند؟قانون اساسی و اصل ۲۷ به همه ی شهروندان حق می دهد تا بدون حمل سلاح بتوانند دست به راه پیمایی بزنند.بر فرض محال که همه ی مردم ایران تصمیم بگیرند از این حق قانونی استفاده کنند. ایا سپاه باید به خود حق بدهد که علیه ان ها اسلحه بکشد؟
همه ی حقوق دانان مستقل، بر این باور هستند که برای استفاده از این حق نیاز به اجازه از وزارت کشور نیست و فقط باید به ان اطلاع بدهند.اگر غیر از این باشد،دولت ها به هیچ کس اجازه نمی دهند تا به خیابان ها بیایند و علیه ان ها شعار بدهند. بنا براین در حاد ترین وضعیت،معترضین فعلی کسانی هستند که بدون اجازه ی وزارت کشور یا کمیسیون ماده ی ۱۰ به خیابان می ایند تا از حق قانونی خود استفاده نمایند.ان ها به زعم شما یک تخلف مرتکب شده اند تا از یک حق قانونی بهره بگیرند. ایا برای چنین تخلف احتمالی باید یک نیروی نظامی به میدان بیاید؟
فرض بر این است که در بین این ها کسانی باشند که از این حق سو استفاده کرده و به برخی ساختمان های دولتی حمله ور شده یا به اموال عمومی ضرر برسانند. در این صورت،وظیفه ی نیروی انتظامی است که با ان ها برخورد قانونی کند. برگزار کنندگان نیز پاسخگوی شعار ها و خسارت های احتمالی هستند. البته به شرط این که نیروی انتظامی به وظیفه ی خود عمل کند و به نیرو های خودسر اجازه ی دخالت ندهد.
ممکن است پاسخ شما این باشد که مردم فقط از عمل کرد یک دستگاه نارضایتی ندارند.بلکه اگر به ان ها اجازه داده شود تا از حق قانونی خود مبنی بر تظاهرات بدون حمل سلاح استفاده نمایند،خواهان تغییر چیز های زیاد تری می شوند. در واقع شما خود به حق مردم معترف هستید اما می خواهید به شیوه ی قیم مابانه و با زور از این حق پیش گیری نمایید.در این صورت از خود بپرسید که ایا شما قیم مردم هستید؟
بهانه ی امنیت ملی نیز سلاح زنگ زده ای است.هرگاه امنیت را در مقابل ازادی قرار داده و نیروی نظامی خود را ملزم دانست تا از امنیت در مقابل ازادی دفاع نماید،حتما تاریخ تکرار خواهد شد. برای این که در تاریخ کمتر نیروی نظامی دیده شده است که برای ازادی شهروندان در مقابل امنیت حاکمان دفاع کند.پس این حاکمان مستبد و غیر مردمی هستند که همواره برای دفاع از امنیت خود،ازادی شهروندان را سلب کرده و از نیروی قهریه استفاده می کنند.
به خود حق می دهیم تا از فرماندهان سپاه بخواهیم که کاری نکنند که در تاریخ به بدی و سیاهی از ان ها یاد شود. اختلاف در امور حقوقی و سیاسی را به اهل ان وابگذارند. باور داشته باشند که در مقابل اقلیت قانون شکن قرار ندارند.بلکه در مقابل اکثریت ناراضی هستند. ممکن است بخواهند با پا درمیانی به لباس شخصی ها اجازه ی خشونت نداده یا برای ایجاد نظم قانونی با نیروی انتظامی همکاری کنند.اما اگر بخواهند از سلاح گرم در مقابل مردم استفاده کنند،بهترین حالت برای ان ها این است که با توسل به اسلحه ی گرم،ناراضیان را سرکوب کنند. در این حالت باید اگاه باشند که این اتش زیر خاکستر خواهد ماند تا بار دیگر به صورت اتشفشان بیرون بزند. اکثریت ناراضی را نمی توان به زور اسلحه خاموش یا راضی کرد. حکومت زور سرانجامی ندارد.از ما گفتن و از شما......
با اگاهی که از شرایط موجود به دست امده و با توجه به برانگیختگی جوانان و اکثریت تا دیروز خاموش و اعتراض کنندگان امروز ،باید به این نتیجه ی قطعی رسیده باشید که مقابله با مردم هیچ نتیجه ای در پی ندارد.پس دست به بدعتی جدید نزنید و مردم را تهدید نکنید