اسب تراوا ماجرای اسبی چوبین است که با استفاده از آن، قلعه‌ی شکست‌ناپذیری در شهر تراوا که با محاصره و جنگ سقوط نمی‌کرد، به تسخیر دشمن در آمد. داستان از این قرار است که يونانيان باستان پس از اين كه نتوانستند شهر تراوا رو پس از ده سال محاصره تسخير كنند و پس از مدتها جنگیدن ناامید شدند تصمیم گرفتند برای تسخیر قلعه  نیرنگی را طراحی کنند. آنها اسبی چوبین ساختند و آنرا در بیرون قلعه گذاشتند و خود عقب نشینی نموده و وانمود کردند که از ادامه‌ی حمله منصرف شده و به احترام مقاومت مدافعین قلعه، اسبی چوبین را به آنها هدیه کرده‌اند.

 مدافعین قلعه مفتون زیبایی و عظمت اسب چوبین شدند و آنرا به داخل قلعه برده و مشغول جشن و سرور و پایکوبی گردیدند. اما نیمه شب که آنها مست و سرخوش در خواب بودند، سربازانی که از قبل در دل اسب چوبین پنهان شده بودند از درون آن بیرون آمده و دروازه‌ی قلعه را گشودند و دشمن که در این فاصله با استفاده از تاریکی شب خود را به قلعه رسانیده بود، وارد شده و با غافلگیر کردن مدافعین و قتل عام آنها، قلعه را به تسخیر خود درآوردند.  در این نوشته سعی میشود توضیح داده شود که رابطه ماجرای اسب تروا با سیاستهای رئیس جمهور اوباما و دولت او چیست.
تا کنون امریکا و جامعه جهانی تاکتیکهای گوناگونی را جهت بعضا مقابله و بعضا معامله و تعامل با جمهوری اسلامی بکار برده اند اما کماکان در تعامل با رژیم ایران ناموفق بوده و این نه از آن روست که امریکا نمیخواهد بلکه از آن روست که ایران نمیخواهد!
سیاستهای دولت اوباما ادامه همان سیاستی است که از جانب دولت بوش معرفی شده بود چون این سیاستها دراتاقهای دیگری تایین میشود ، اما متد های رفتاری و شیوه اعمال سیاست و تاکتیکها متفاوت است و بدیهی است که این گوناگونی در نحوه اجرای راهبردها از تفاوت های دو جریان جمهوری خواه و دموکرات در امریکا ناشی میشود.
واقعیت اینست که رژیم ایران با اصرار خود بر غنی سازی و دخالت در امور کشورهای منطقه علی الخصوص عراق ، فلسطین ، افغانستان و لبنان ، تقویت شبکه های تروریستی و نقض حقوق بشر در ایران ، در یک جنگ نرم افزاری با جامعه جهانی و ملت خود قرار دارد.

تاکتیکهای نظام برای مقابله با مجامع دولتهای بزرگ و قدرتمند جهانی و جنبشهای داخلی بقرار زیر است:

1.( استکبار ستیزی) از طریق حمایت از تروریستهای اسلامی  درسطح جهانی ، کاربرد زبان زور و خشونت ودشمنی
 2.  رشد و تقویت گفتمان مبتی بر تنش و برتری طلبی در عرصه سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و فرهنگی
3. ادعای صدور انقلاب اسلامی و کسب رهبری سیاسی جهان با اتکا به گفتمان ام القری ، حمایت قاطع از ملت‌ها و مسلمانان مستضعف در مقابل «استکبار جهانی» با تاکید بر لزوم محو اسرائیل ازصحنه روزگار
 4. پروژه غنی سازی و هسته ای نظام ، تهدیدهای موشکی و هسته ای جمهوری اسلامی  ، تحریکات و پیام های هر روز او به دول جهان ، ادامه بازی کی بود کی بود من نبودم   با دول جهان برای وقت کشی جهت ادامه و اتمام پروژه هسته ای

5. تهدید علیه حیات اسرائیل
6. سرکوب مستمرداخلی و نقض صریح حقوق بشرو آزادیهای مدنی ، سیاسی و اجتماعی

تاکتیکهای امریکا ومجامع دولتهای بزرگ و قدرتمند جهانی درمقابل ایران نیز بقرار زیر است:

تاکتیکها وراهبردهای جامعه جهانی در مقابل رژیم اسلامی اگرچه صد درصد هماهنگ نیست اما بریکسری جهت گیرهای بنیادی مبتنی است و در اتاق فرمانی تنظیم شده که بلحاظ قدرت تاثیرگذاری بر روندهای سیاسی جهان بالاترین است. در آن اتاق فرمانها چه میگذرد ، الله و اعلم اما ازآثار کار میتوان روند ها را حدس زد.
به اعتقاد من 2 سناریو درنهایت قابل تصوراست :

1.    استراتژی براندازی نرم افزاری رژیم
2.    استراتژی براندازی سخت افزاری رژیم

به باور من سازشی در کار نیست بدلیل آنکه نظام اسلامی اهل سازش با استکبار نیست.
این نظام دارای جهتگیری کاملا ایدئولوژیک است و تمام ساختارسیاسی و قانون اساسی کشورمبتنی است برمقابله با جهان کفرو تاکتیکهائی که در بخش اول توضیح دادم.
از طرف دول قدرتمند جهان سه ابزارمهار، مذاکره و مقابله روی میز است. مهارج.ا. غیرممکن است ، مذاکره باید صورت بگیرد ولی راه بجائی نخواهد برد و ناکام میماند. سیاست مقابله و چماق و هویچ باقی میماند و البته مقابله دو حالت دارد:

1.    مقابله نرم افزاری
2.    مقابله نظامی

1. مقابله نرم افزاری
این نوع رویکرد شامل اتخاذ سیاست مهارو مذاکره میشود به این معنا که با پرونده هسته‌اي جمهوري اسلا‌مي ايران  با اتکا به دیپلماسی فعال و مذاکره بدون قید و شرط ، تعیین تکلیف شود و غنی سازی متوقف گردد، تاثیرگذاری تهران درعراق ؛ افغانستان ، فلسطین و لبنان خنثی شود و تلاش درجهت بازگشائی دفترحافظ منافع امریکا در ایران صورت بگیرد. این روش تا حدودی بدون پاسخ شایسته از طرف رژیم ایران آزمایش شده اما میگویند آن تلاشها کافی نبوده و سیاستمداران هر دو حزب به این نتیجه رسیده اند که پیش از هرگونه برخورد نظامی با برنامه هسته ای ایران، باید همه راه های دیپلماتیک را آزمود و هر نوع تحریمی را اعمال كرد و در نهایت گزینه نظامی را در نظر گرفت.
حال یک تلاش جدید با ویژگی های جدیدی ازطرف اوباما و دولت او آغاز شده و سخن از آن دارند که مذاکرات بدون قید و شروط انجام خواهد شد و دولت ایران را نیزملزم میدانند که بدون شرط و شروط دراین مذاکرات شرکت کند. اما بنظرمیرسد لابی های طرف ایران بدنبال مشروط کردن این مذاکراتند بدین معنا که مذاکره در صورتی انجام میپذیرد که امریکا گزینه نظامی را از روی میز بردارد و بلند اعلام کند که او علیه ایران دست به اقدام نظامی نخواهد زد وتحریم ها را نیزلغو کند ، بعبارتی ایران در پی گرفتن امتیازات بیشترو خریدن زمان بیشتربرای اجرای اهداف خود است. علی‌اکبرهاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای شبکه تلویزیونی المنار گفت  که آمریکا برای مذاکره با ایران باید «حسن‌نیت» خود را ثابت کند. به عقیده آقای هاشمی، «لغو تحریم‌ها و محدودیت‌های» ایران از سوی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نخستین گام برای نشان دادن این «حسن‌نیت» است (۲۶ بهمن  ۱۳۸۷)! متکی نیز، آزاد شدن «دیپلمات‌های ایرانی» را نشانه «نخستین حرکت در جهت عملی شدن شعار تغییر دولت جدید اوباما» دانسته است.
نگارنده ازابتدا نیزبا مذاکرات چهره به چهره ایران و امریکا بدون قید و شرط موافق بودم و گفته ام که مهم ، محتوی و پلاتفرم مذاکره و نتیجه ایست که از مذاکرات حاصل میشود در واقع چارچوب، دستور کار، اهداف و موضوعات مورد بحث در مذاکره است که حائزاهمیت است و مشخص میکند که با کی کجا ابستاده ایم.
موفقیت دولتها درمذاکرات مشروط  به آن است که آنها در میان مردم خود و نخبگان و دولتمردانشان ازمشروعیت و محبوبیت برخوردار باشند. اگرخوب به نظام ج.ا. بنگریم خواهیم دید که آنها از انسجام و پشتوانه کافی برخوردار نیستند و افکار عمومی ایران و جهان در مقابل آنهاست در نتیجه امکان اینکه ایران زیر بارمذاکرات جدی مستقیم با امریکا نرود نیز بسیار است. البته من اعتقاد دارم حتی اگراین مذاکرات نیزانجام شود به بن بست خواهد رسید مگرآنکه یکی ازطرفین صد درصد کوتاه بیاید و آن طرف هم  جامعه جهانی است که هرگزاین اتفاق نخواهد افتاد . ایران ازمواضع خود درخصوص دستیابی به فناوری هسته ای عدول نخواهد کرد. هم چنین بیاد بیاوریم که در نامه ای که خاویر سولانا به باراک اوباما نوشت یکی ازدلایل مهم شکست مذاکرات اروپا با ایران را عدم اعتماد دانست. در این نامه او اظهار داشت که بی اعتمادی میان طرفین گفت وگو یکی از مهم ترین دلایل ناتوانی در تعامل با برنامه هسته یی ایران است. وی افزود بدون تمایل طرف های مذاکره و در حالی که آنها به دیگران اعتماد دارند، نمی توان دستاوردهای دیپلماتیک داشت. لذا مذاکرات مستقیم نیزبه بن بست خواهد انجامید و این خود آغاز یک چالش سخت و پرهزینه برای ایران است. بعد ازاین مرحله تحریمهای شدید اقتصادی آغازمیشود و ای بسا با بستن راه بنزین وارداتی به ایران ، حکومت ایران را بیش از بیش تحت فشارقرار دهند وعرصه را آنچنان برآنها تنگ کنند که فرار را برقرار ترجیح دهند.
2. مقابله نظامی، راهی که درصورت شکست تلاشهای دیپلماتیک و تحریمها بعنوان آخرین راه محتمل ترین است . اما این راه تنها با دخالت و پشتیبانی سازمان ملل متحد و اتکا به منشورسازمان ملل متحد فصل هفت محتمل خواهد بود. فصل هفتم منشورو ماده 41و42 چه میگوید:  
براساس ماده 39 منشور، مسؤلیت احراز ، تشخیص نقض صلح یا عمل تجاوز به عهده شورای امنیت است: « شوراي امنيت وجود هرگونه تهديد عليه صلح – نقض صلح – يا عمل تجاوز را احراز و توصيه‌هايي خواهد نمود يا تصميم خواهد گرفت كه براي حفظ يا اعاده صلح و امنيت بين‌المللي به چه اقداماتي برطبق مواد 41 و 42 بايد مبادرت شود » و شورا تصمیمات مقتضی را براساس مواد 41 و 42 منشور در جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی اتخاذ و اقدام می نماید. طبق ماده فوق مبنای صلاحیتی شورا در فصل هفتم است که در صورت تحقق پیش شرط های آن یعنی«تهدید علیه صلح»، «نقض آن»ویا «عمل تجاوز» احراز گردد شورا براساس مواد معینه اقدامات لازم را به کار خواهد بست.  این فصل از منشور سلسله اختیاراتی را برای شورای امنیت در جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی داده است که به لحاظ نوع اقداماتی که شورای مجاز به اعمال آن است به دو دسته تقسیم می شود:1-   دسته نخست اقدامات غیر قهری و مسالمت آمیزاست : تحریم سیاسی، اقتصادی،قطع ارتباطات زمینی ، هوایی، دریایی مخابراتی، رسانه ای و...«شوراي امنيت مي‌تواند تصميم بگيرد كه براي اجراي تصميمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتي كه متضمن به كارگيري نيروي مسلح نباشد لازم است و مي‌تواند از اعضاي ملل متحد بخواهد كه به اين قبيل اقدامات مبادرت ورزند اين اقدامات ممكن است شامل متوقف ساختن تمام يا قسمتي از روابط اقتصادي و ارتباطات راه‌آهن – دريايي – هوايي – پستي – تلگرافي – راديويي و ساير وسائل ارتباطي و قطع روابط سياسي باشد.»
 اقدامات فوق مجموعه اقدامانی است که شورا می تواند در جهت وظایف تعریف شده اعمال نماید. و آنچه در ماده 41 به آن تصریح شده سلسله اقدامات غیر نظامی شورای امنیت در جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی است.2-   دسته دوم :  اقداماتی است که در فصل هفتم منشور به آن تصریح شده، استفاده از اقدامات قهری(زور) است که در موارد حاد که با اقدامات مسالمت جویانه حفظ و یا اعاده صلح امکان پذیر نباشد به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شده است:«در صورتيكه شوراي امنيت تشخيص دهد كه اقدامات پيش‌بيني شده در ماده 41 كافي نخواهد بود يا ثابت شده باشد كه كافي نيست مي‌تواند به وسيله نيروهاي هوايي – دريايي يا زميني به اقدامي كه براي حفظ يا اعاده صلح و امنيت بين‌المللي ضروري است مبادرت كند. اين اقدام ممكن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و ساير عمليات نيروهاي هوايي – دريايي يا زميني اعضاي ملل متحد باشد».[

چرا اسب تراوا

 پاتریک کلاسون همکار راس و یکی از متخصصان مسایل ایران، ضمن تایید این نکته که رویکرد دیپلماتیک دولت اوباما برای توجیه جامعه جهانی و افکار عمومی آمریکا است و نه برای سازش با رژیم تهران، در ماه نوامبر سال گذشته میلادی اظهار داشت تلاش ایالات متحده برای آزمودن رویکرد دیپلماتیک در زمینه متقاعد ساختن رژیم تهران برای توقف غنی سازی اورانیوم تنها برای نمایش تلاش دیپلماتیک آمریکا به جامعه جهانی و به افکار عمومی آمریکا است. در واقع هدف نهایی ما از اعلام اینکه حاضر به آزمودن راه های دیپلماتیک با رژیم تهران هستیم صرفا این رژیم نیست چرا که این رژیم بدنبال توافق نیست ، بلکه برای متقاعد ساختن جامعه جهانی و افکار عمومی مردم آمریکا بر این نکته است که واشنگتن قبل از برخورد نظامی با رژیم تهران همه راه ها را آزموده است.
به باور نگارنده سیاست اوباما درجهت تشنج زدائی است اما نه به قیمت حذف اقتدارغرب. لذا دشمن را به خود نزدیک میکند اما دردل اسب سفید او سربازان گوش به فرمان خوابیده اند و آنگاه که رئیس جمهورو آقای خامنه ای مست قدرت و سرخوش ازطعم آن دربزمند با طوفانی مواجه میشوند که هزینه اش برای مردم ایران دردرجه اول سنگین خواهد بود هر چند که بسیاری سرنوشت امروزخود را بهتراز فردا نمی بینند.
www.victoriaazad.com
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پنج‌شنبه  ۲۷ فروردين ۱٣٨٨ -  ۱۶ آوريل ۲۰۰۹