انتصابات ریاست جمهوری بمثابه آخرین ایستگاه جمهوری اسلامی ـ قسمت دوم
ویکتوریا آزاد
2005.06.19تاریخ :
یکشنیه 29 خرداد ماه 1384
انتصابات نمایشی نظام جمهوری اسلامی ایران وارد دور دوم شد. با اعلام رسمي آمار نهايي دور اول نهمين انتخابات رياست جمهوري از سوي وزارت كشور، هاشمي رفسنجاني و محمود احمدي نژاد به دور دوم اين انتصابات راه يافتند.
گزارشات متناقض سخنگوی شورای نگهبان و وزارت کشور (ستاد انتخاباتی) ، افشاگریهای آقای کروبی مبنی بر تقلبات گسترده در این دوره، هم چنین افشاگریهای بسیجی ها و مردم در weblag ها ، همه و همه حاکی از مردود بودن وبی اعتبار بودن این انتخابات دارد همان پدیده ای که انتظارش میرفت. واقعیت اینست که که نظامهای دیکتاتوری برای حفظ ظاهر دموکراتیک بودن خود ، رای گیری هائی نیز برگزار میکنند ( شبیه به رای گیری های بلوک شرق سابق ) اما این رای گیریها ، همه پرسی بسته ای است که تنها به منظور صحه گذاردن مردمی و انتخاب یکی از کاندیداهای دست چین شده دیکتاتور( بخوان دراینجا ولی فقیه ) انجام میشوند.حتی اگر در چنین سیستم هائی کاندیداهای مخالفی اجازه حضور در انتخابات را بیابند و برگزیده شوند(همانگونه که در سال 1990 در برمه و در سال 1993 در نیجریه روی داد) نتایج انتخابات از جانب دیکتاتور پذیرفته نشده و کاندیدای "پیروز" دستگیرویا بقتلخواهد رسید. دیکتاتورها و حکومتهای مستبد هیچگاه به سادگی اجازه رای گیری که آنها را ازقدرت به زیر بکشد را نخواهند داد.
حال به انتخابات 27 خرداد مینگریم. من در اینجا از 3 منظر با انتخابات این دوره برخورد میکنم.
1. جایگاه رای دهندگان و مبنای گزینه ها و آموزشها
2. استراتژی تحریم و مزایای آن
3. استراتژی دور دوم ما از دو منظر
1. جایگاه رای دهندگان و مبنای گزینه ها و آموزشها
شرکت کنندگان به 5 دلیل عمده دراین بازی نمایشی حضور پیدا کردند:
1. بخشی با اعتقاد به نظام و ولی فقیه بهر حال در هر حرکتی که از طرف امام و دستگاه آن تدارک داده شود حضور مییابد بنابراین حساب این بخش را همیشه باید جدا کرد. این بخش بر طبق محاسبات حدود30% جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
2.اقشارزحمتکش و کم درآمد و یا اصلا بی درآمد ، روستائیان و بخشی از جوانان که بعضا نیز پول خوبی برای شرکت در کارزار انتخاباتی دریافت کرده بودند و بعضی نیز بدون پول اما با باور به شعارهای انتخاباتی نامزدها از جمله پرداخت 50000 تومان ماهیانه به خانواده های صاحب فرزند وبه امید آینده ای بهتر تحت تاثیر تبلیغات انتخاباتی نظام ، خواستند یکبار دیگر به حاکمیت ایران این شانس را بدهند که شاید اینبار در سایه سیاستی معتدل امکانات مناسبتری در درجه اول به لحاظ اقتصادی برای آنان در آینده فراهم شود. دسته ای از مردم نیز بدنبال جو ارعابی که رژیم ایجاد کرده بود یعنی عدم شرکت در انتخابات مساوی است با براندازی مجبور شدند که در این رای گیری شرکت کنند که در این طیف عمدتا کارمندان دولت را میشود مثال زد. گروهی نیز انتخاب کردند که به جنا ح های راست رای بدهند تا تکلیف را یکسره کنند و حاکمیت را با رای خود یکپارچه سازند و آنگاه مطالبات خود را از یک حاکمیت یکدست طلب کنند بدون اینکه به جناح دیگرحواله شوند. مردم از حاکمیت دوگانه تجربه خوبی ندارند
3. برخی روشنفکران ملی مذهبی ( حزب مشارکت اسلامی ، مجاهدین انقلاب اسلامی ، نهضت آزادی)، برخی نیروهای سکولارمآب اصلاح طلب وتوده ای ها ،
با باور به کارائی سیاست شرکت در انتخابات (بعنوان یک فرصت طلائی) و ترس از تهدید نظامی امریکا در این بازی مافیائی به بازی گرفته شدند وبا گرم کردن
تنور انتخابات راه را برای بقدرت رسیدن ارتجاعی ترینها و جنایتکارترینها هموار
کردند. آنها تصور میکردنند که استبداد حاکم به آنها فرصت خواهد داد تا با گرفتن چند کرسی در حوزه رسمی حکومت عرض اندام کنند از اینرو نیز حاضر به پذیرش "حکم حکومتی " نیز شدند با امید به آنکه کرنش در مقابل ولی فقیه و حکم حکومتی شرکت آنان را در ساختار قدرت تضمین کند که ما آنزمان نیز گفتیم که البته چنین نخواهد شد و چنین نیز نشد. آنها با امتیاز دادن به قدرت بی رقیب دستگاه حکومتی درصدد کسب مشروعیت و پشتیبانی از درون نظام به نفع خود بودند و این یک اتوپی بیش نبود. تصور آنها این بود که از اقبال اجتماعی برخوردارند اما حاصل کار نشان داد که فکر اصلاح طلبی از داخل نظام بدون داشتن اهرمهای کافی و قدرت اعمال سیاست نه تنها مورد اقبال و باور مردم نیست بلکه حتی به امتحان آنهم نمی ارزد.
4. مافیای نظامی ـ مالی در خفا تقلبات وسیعی را سازماندهی کرد ، برای مثال 5 میلیون شناسنامه در اختیار دسته "امت حزب الله" قرار داد ، هواپیماهای حامل آرای قلابی که در یاسوج بر زمین نشست ، امکاناتی که برای بسیجی ها فراهم شد تا هر نفر دستکم توانست 10 تا 15 رای بدهد، جابجائی صندوقهای رای و شمارش آرا، میزان تقلباتی که تا کنون کشف شده و توسط کروبی نیز مطرح شده حدود 6 میلیون است. حاصل این تقلبات ، بالا بردن میزان توجه مردم به شرکت در انتخابات و ایجاد شورآفرینی های کاذب و جوآفرینی های بی اساس تبلیغاتی بود که موجب
شرکت دسته ای که مردد بودند شد.
5.نقش رسانه ها و تبلیغات در هر کارزاری نقشی کلیدی و تایین کننده دارد ، همان امکانی که تمام و عیار در اختیار جمهوری اسلامی است. بسیاری از ما و حتی خود حاکمیت زمزمه های وسیع تحریم را نه تنها ازروشنفکران بلکه ازمردم عادی کوچه وبازارمیشنیدیم،
رژیم با استفاده از امکانات وسیع تبلیغاتی خود و جوسازیهای فراوان و غصب شعار های مردمی و با وعده نان و آزادی و بر بستراستفاده ابزاری از زنان و جوانان ، توانست توجه برخی اقشار جامعه ایران را متوجه خود کند و آنان را با خود در این کارزار همراه کند. اما این همراهی برپایه های متزلزلی استوار است . انتخاب مرد تحت تاثیر چنین جوی میتواند فردا بر اساس داده های دیگر به سمت دیگری رهنمون شود چرا که روبنائی و سطحی است.
2. استراتژی تحریم و مزایای آن
اتخاذ سیاست تحریم در این برهه زمان در مقایسه با آنان که تمام وقت مشغول انتخاب بد از بدترند و هم اکنون در دور دوم هم مردم را تشویق به انتخاب از میان دو جنایتکاررهنمون میکنند، قبل از هر چیز سیاستی انسانی، بهداشتی و مبتنی بر عقلانیت است. این سیاست مسلما در خدمت آندسته از مردمانی است که خواهان تحولات جدی و اساسی در ساختار سیاسی کشورند و دل به وعده های بی پایه این جناح و یا آن جناح نبسته اند. سیاست عدم شرکت در بازی نمایشی انتخاباتی رژیم بر بستر آگاهی و هوشیاری سیاسی استوار است ونه تهییج و خیالپردازی. کسب قدرت سیاسی بهر قیمتی برای بهبود وضعیت خودیها تنها یک پیام دارد و آن استبداد از در دیگری است.
استراتژی تحریم توانست لایه های آگاه جامعه ایران را با خودهمراه کند و نشان دهد که دستکم نیمی از ملت به هیچیک از جناحهای خکومتی باور ندارند و این خود بشارت صبح روشنی است. جنبش دموکراسی خواهی اتفاقا رشد و اعتلا یافته است و این قافله سر ایستادن نخواهد داشت حتی اگر بحساب این نیم نیز آراء تقلبی به صندوقها ریخته شود.
انتخابات نهم ریاست جمهوری ، نمایش محرز شکاف در میان آیت الله ها و نخبگان حاکم است. عبورانتخابات به مرحله دوم و رقابتهای خودی ها با هم بر سر صندلی قدرت نشان ازاین حقیقت آشکار دارد که نظام از درون در حال پوسیدن است. ما شاهد هستیم که چگونه اربابان سیه پوش گوی افشای یکدیگر را از هم مربایند. اختلافات آنان نه بر سر برنامه های آتی آنان برای توسعه کشور بلکه بر سر افشای اعمال کریه یکدیگر است. دشمنی آشکار بین این جناحها امروز بخوبی حاکی از شکنندگی نظام دارد.
از ثمرات جنبش تحریم دست و پائی بود که نظام مافیائی / نظامی برای جمع آوری آرا و سازماندهی تقلبات وسیع آن بود همان عملی که کوس رسوائی اش را اتفاقا به گوش جهانیان رسانید و بیشتر از اینها خواهد رساند.
از ثمرات تحریم ایجاد نفاق بین جناحهای مختلف نظام بود که هر چه بیشتر خود را نمایان کرد.
یکی دیگر از ثمرات مهم جنبش تحریم ترسی بود که در دل آقایان برانگیخته شد و موجب رادیکال شدن شعارها و وعده هایشان و توجه به مطالبات مردم در شعارهای انتخاباتی آنان گردید و مردم نیز این وعد ه ها را فراموش نخواهند کرد. چنانچه عملی نشود ، همانطور که یکشبه مردم را در صحنه دارند همانطور نیز از صحنه خواهند رفت.
.3استراتژی دور دوم انتخابات ا ز دو منظر
الف . چنانچه بپذیریم که این انتخابات سالم نبوده و در شمارش و جمع آوری آرا تقلبات گسترده و سازمان یافته ای صورت گرفته در آن صورت نمیتوان آرا اعلام شده را مشروع و رسمی خواند. هم چنین نمیتوان با استدلال اینکه شرایط حساس است و ... در انتخابات دور دوم شرکت کرد چرا که با توجه به فاکتور بالا این رای مردم نیست که تایین میکند که رئیس جمهور چه کسی باشد بلکه این هیئیت امامان است که انتصاب خود را میکند و فقط از مردم میخواهد که به میدان بیایند و نشان بدهند که حرف حرف امام است و امت بیدار است و بسیج در صحنه.
ب. چنانچه به این آرا باور داشته باشیم و یا آنرا تقریبا مبنا بدانیم و در قضاوتمان این آرا را ماخذ قرار دهیم که در آنصورت میشود نتیجه گرفت که مردم اصلاح طلبان حکومتی را تایید نکرده اند و آنان از مقبولیت چندانی برخوردار نیستند که این نیز نمیتواند از نظر حداقل مشارکتی ها و طرفداران اصلاح طلبان حکومتی مورد پذیرش باشد. در چنین سناریوئی شرکت اصلاح طلبان مشارکتی و غیر مشارکتی در انتخلبات دور دوم تنها به ریش خود خندیدن است و نه سیاست ورزی.
در آخر همانطور که در مقاله اولم با همین عنوان جسارت کرده و هشدار دادم که احتمال دارد که آقای رفسنجانی با آرای تقلبی به مقام والای ریاست جمهوری نائل کردند اما ایشان قائل به حل مشکلات ایران در هر حال نخواهند بود ، امروز نیزجسارت کرده و به شما میگویم که اگر به رفسنجانی رای دهید، از صندوق احمد نژاد بیرون خواهد آمد ، پس در این بازی کثیف شرکت نکنید.
صبح پدیداراست بیدار باش ،
با شعار عشق ، دموکراسی و آزادی برای ایران پایدارباش!
ویکتوریا آزاد ـ گوتنبرگ ـ سوئد
یکم خرداد ماه 1384