خشونت بر علیه زنان، تدابیر و پیشنهاد هائی جهت مقابله و حمایت از زنان مورد خشونت و تجاوز واقع شده

ویکتوریا آزاد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید


وسعت خشونت بر علیه زنان به گستردگی تاریخ بشر است. پدیده ای است جهانی و بنا به ویژگیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هر محل و مکان متفاوت میباشد. خشونت و تهاجم بر زنان طبقه، نژاد ، ملیت ، کهولت و سن ، مذهب و نوع باورهای ایدئولوژیک و غیره نمی شناسد. خشونت اساسا فرهنگ ، مذهب ، منطقه زیستی و مرزهای اقتصادی را در مینوردد و به اشکال مختلف اعمال میشود. 
ریشه ها و علل بروز این پدیده در تمامی جوامع بشری بدور از در نظر گرفتن نوع سیستم حکومتی که در جای خود میتواند نقش موثری ایفا کند برخواسته از فرهنگ و مناسبات مردسالارانه ای(Patriarchat) است که در آن زن اموال مرد تلقی میشود. تحقیقات و آمار نشان میدهد که ساختارهای مردسالارانه عامل و ریشه اصلی بروز پدیده خشونت بر علیه زنانند. تحلیلهای مراکز مربوط به مطالعات زنان این حقیقت را پیش از پیش عیان میسازد که نوع نگاه به زن ارتباط مستقیم با نوع نگاه به قدرت (Perspective Pawer) و ابزار اعمال قدرت دارد.  نظامهای اجتماعی که مبتنی است برساختار مردسالارانه ، مردان بعنوان نوع برتر و یک گروه اجتماعی در هیراشی قدرت دست بالا را دارندو زنان نیز بعنوان یک گروه اجتماعی و نه افراد پراکنده یا بعضا جائی ندارند ویا نقش آنان بعنوان جنس دوم و نقشی نمادی از زن میباشد. بر طبق کنوانسیون حقوق بشرو تصمیمات اتخاذ شده در کنفرانس زنان در پکن سال 1995 خشونت مردان بر علیه زنان بیانگر نابرابری تاریخی مناسبات غیرعادلانه قدرت بین زن و مرد است. عواقب اجتماعی این پدیده بسیار خطرناک است چرا که سلامت جامعه و انسانهای درگیر با این معضل را بسیار بخطر میاندازد.  سازمان عفو بین ا لملل برای یک برسی همه جانبه و تدارک یک جنبش اعتراضی بر علیه خشونت جنسی پروژهای را تحت عنوان  (VAW)Violence Against Women Campaignاز سال 2006- 2004 به اجرا در میاورد.
هدف از این کمپین " طرح فعال نگاه جنسیتی " ویا "genderize"میباشد. نگاهی که بدنبال کندوکاو در خصوص ریشه های خشونت بر علیه زنان است. این نگاه اشراف به آن دارد که اعمال خشونت مردان گویای محرز عدم تساوی تقسیم قدرت بین زنان و مردان است و ریشه در ساختار نابرابر و کارکرد نظام های اجتماعی دارد.
WAVکمپین نظر به آن دارد که تمامی ارگانهای خود را مسلح به " عینک جنسیتی" کند و نگاه دوباره به جهان و کارکرد های نظام های حاکم را در خصوص زنان بازبینی و محور ارزیابیهای جدید خود قرار بدهد. هدف آنست که با شعار مساوات جنسیتی به پیشواز جوامع بشری برویم. رویکرد سازمان عفو بین الملل نظر به آن دارد که شاخص های ساختاری موجود اساسا منطبق است بر توزیع ناعادلانه قدرت ، ثروت و امکانات زندگی اجتماعی بین زن و مرد. در نظامهای جاری مردان بعنوان یک مجموعه دست بالا را دارند در حالیکه به زنان بعنوان زیر مجموعه این مجموعه نگاه میشود. مسئولیتها نیز بر اساس این تقسیم مضمون و محتوی پیدا میکند. در این نظامها خشونت مردان بر علیه زنان با دلایلی همچون " عشق فراوان آنان به همسرانشان و یا خواهرانشان" ، " نیاز همزاد مردان به قدرتنمائی" ، " ساختمان فیزیکی و هورمونهای خاص جنسی" توجیه و امری طبیعی تلقی میشود.
واقعیت و تحقیقات نشان میدهد که خشونت مردان بر علیه زنان نوعی تلاش برای کنترل و اعمال قدرت است.

اشکال بروز خشونت

خشونت همیشه شکل تهاجمی ندارد و چنین نیست که این پدیده همواره خود را بشکل ضرب و شتم و یا تنبیه بدنی بروز دهد بلکه اشکال دیگری نیز وجود دارد که قابل ارزیابیست.
خانم sÅBerit پروفسور در روانشناسی اجتماعی در کشور نروژ پس از تحقیقات بسیار در زمینه نوع رفتار و واکنشهای برخی مردان نسبت به زنان جهت اعمال قدرت و تسلط بر آنان ، به 5 شیوه و یا تکنیک رفتاری دست پیدا کرد که عبارتند از :


  نامرئی انگاشتن و نادیده گرفتن زنان : برا ی مثال وقتی زنی در جمعی سخن را بدست میگیرد ، مردان شروع به جابجائی بروی صندلیهای خود میکنند و یا روزنامه ای بدست میگیرند ویا سعی میکنند به نوعی بی توجهی خود را   نشان دهند. این بدترین شیوه تسلط است. زن در چنین شرایطی خود را نا امن و ناتوان و بی ارزش احساس میکند.   
استفاده ازاین  شیوه های رفتاری منجربه کمرنگ کردن هویت و حضور زنان میشود. این شیوه برخورد سعی بر آن دارد که هرآنگاه زنی دهان به اظهار نظر گشود اورا به گونه ای خنثی سازد مثلا از طریق آنکه از نظرو یا حرف او عبورکند و آنرا نشنیده بیانگارد و جنبه ای دیگر را مطرح کند ویا مسئله را به سویی سوق دهد که نظر زن نادیده تلقی شود و ازآن یا چشم پوشی شود و یا در سایه قرار گیرد.


مضحکه  کردن و تمسخر آمیز برخورد کردن ودست کم گرفتن زن :  بگونه ای که زن خود را خجالت زده و نادان    
احساس کند همان پدیده ای که بدنبال خود پاسیفیسم و کناره گیری را بدنبال می آورد.  برای مثال بارها شنیده ایم که آقایان گفته اند که : " کاری که خانم ها بکنند بهتر از اینها از آب در نمییاید" و یا " حالا دو تا زن با هم حرفشون شده بمن چه من  تو دعوای دو تا زن دخالت نمیکنم " و یا" زن جماعت بجز غیبت کردن مگه کار دیگه هم بلده" و یا رانندگی زنان رو به تمسخر گرفتن و امثال اینگونه برخوردها !

پنهان ساختن اطلاعات از زنان و گفتگو های پشت پرده: در این حالت از آنجا که مردان زنان را ناتوان میدانند سعی میکنند در گفتگوهای پشت پرده توافقات لازم را با هم و بدون حضور زنان بعمل آورند و در نتیجه سر موعد مقرر خود تصمیمات هماهنگ شده خود را بدون حضور زنان به اجرا میگذارند.    

مجازات دو جانبه و دوبله:   برای مثال زنی که مادر است و فعالیت سیاسی و اجتماعی دارد از طرف جامعه مورد سرزنش قرار میگیرد که گویا او مادر بدی است و یا اگر تنها وظایف مادری را انجام دهد آنگاه نیز سرزنش میشود که چرا در امور اجتماعی غیر فعال است .  و یا مثال دیگر: مرد برای آنکه زن را تحت کنترل خود در آورد از دادن سرویس و توجه و عشق به زن و کودکان خودداری میکند تا اوضاع را مهار و بر طبق دلخواه خود در بیاورد.
 
القاء احساس گناه و مغبون بودن به زن :  برای  مثال اگر بچه ها مفتخر به اخذ امتیازاتی در زندگی و اجتماع شدند این را مدیون پدرشان هستند اما اگر دچار خطا شدند مسبب مادر بی عرضه است که موجب به کجراه رفتن بچه ها شده.  بعبارتی زنان همیشه گناهکارند.  یا مثلا اگر زنی مورد بی حرمتی آقائی قرار بگیرد باید دید که از ایشان چه عملی سر زده که آ قا به خود جرات داده که چنین و چنان بگوید.     

تدابیر و پیشنهادهائی جهت مقابله و حمایت از زنان مورد خشونت واقع شده
 
هدف از این پیشنها دات ارائه راهکارهائیست که بر بستر آن بتوان از زنان مورد خشونت واقع شده و حتی مردان دست به خشونت برده حمایت و دستگیری کرد.این طرح نظر به آن دارد که در شیوه های رفتاری و نهادهای قضائی  جامعه در مقابل قربانیان خشونت خانگی و اجتماعی و تجاوز بر علیه زنان میبایست بازبینی و اصلاحات صورت بگیرد. از اینرو حمایت رسمی و دولتی شرط لازم برای پیشبرد این هدف است.
طبق مصوبات کنوانسیون سازمان ملل متحد میبایست برای مبارزه با بروز پدیده خشونت جنسی چنان تدابیری اتخاذ شود که تمامی جامعه از اعمال خشونت جنسی رهائی یابد. اتخاذ این تدابیر در درجه اول بعهده ارگانهای قانونگذاری  کشور،سازمان بهزیستی ، سازمان تامین اجتماعی ، سازمان بیمه های اجتماعی ، نهادهای مدنی و سازمانهای غیر دولتی زنان است.   
اهداف آنی
تضمین حمایتهای قانونی و سریع نهادهای قانونگذاری و قوه قضائیه و نهادهای امنیتی و پلیسی کشوری از زنان مورد خشونت واقع شده !  

هشدارو مجازات و پیگرد قانونی از طرف دستگاههای دولتی و قضائی کشوربه افرادی که زنان را مورد آ زار و ضرب و شتم فیزیکی و یا روانی و یا تجاوز جنسی قرار میدهند !

 تشکیل کمیته های آموزشی برای زنان و مردان با حضور متخصصین و مشاورین امور خانواده جهت بالا بردن دانش جنسیتی و ارتقاء سطح برخورد و ارتباط زنان و مردان . این کمیته میتواند متشکل از متخصصین داوطلب نیز باشد و اصلی ترین وظیفه آن طرح بحث آزاد حول محور دلایل بروز خشونت و چگونگی محدود کردن این نوع برخورد در روابط خانوادگی و بین زن و مرد میباشد.

اختصاص بودجه ای دولتی جهت تربیت کادرهای ورزیده در امور مشاورت خانوادگی و اجتماعی !

تشکیل خانه های امن زنان و مرکز اضطراری تلفنی ، تیم های داوطلبانه نگهبانان زن و مرد جهت حمایت از دختران و زنان مورد خشونت واقع شده !

تشکیل کمیته ها و یا کلوبهای مردان جهت کمک فکری و روانی و دستیابی  از مردانی که دست به خشونت میبرند . هدف از تشکیل این کمیته گسترش آگاهی و آموزش مردان جهت مقابله با روحیه پرخاش و توام با خشونت است. مردان در چنین ارگانی حق دارند که یا با نام مستعار و یا گمنام حضور پیدا کنند.  چنین تشکلی میبایست محلی برای انتقال تجربه مردان به یکدیگر و مرکزی برای آموزش باشد و بالطبع حضور متخصصین در چنین ارگانی امری مسلم است.  

اهدا ف آتی

  تغییر  قوانین مندرج در قانون اساسی کشور بنفع زنان و منطبق بر اعلامیه جهانی حقوق بشر

دستیابی به راه کارهائی جهت پیشگیری از بروز خشونت و تجاوز!

 کارمدام و پیگیر جهت تغییر در نوع نگاه و بینش اجتماعی در برخورد با زنان مورد خشونت و تجاوز واقع شده!

 با بهترین آرزوها ویکتوریا آزاد
2004.03.06