با بهترین درودها به شما یاران عزیز!

بهترین شادباشهای مرا جهت همایش شما عزیزان در شهر بروکسل پذیرا باشید.
به تلاشهای داوطلبانه و مسئولا نه شما که برخواسته از درد وطن است ارج مینهم.
میدانم که برای برپائی این همایش زحمت بسیار کشیدید و امید دارم که جمع شما در پیوند با سایر نحله ها  با اعتقاد راسخ به اصول دموکراسی و حقوق بشرو با اتکا به جنبش مردم زجر دیده کشورمان بتواند راه پر فراز و نشیب گذار از حکومت جهل واستبداد را به استقرار حکومتی دموکراتیک و مردم سالاربا سرافرازی طی کند. 
یاران گرامی !
ما بعنوان نیرو هائی که نفی  تمامیت جمهوری اسلامی را در الویت کار خود قرارداده ایم، میبایست خواهان تجمیع تمامی نیروهای ساختارشکن دموکراسی طلب و همگرائی آنان حول خواستهای حداقل ، دموکراسی و حقوق بشر وبرکناری نظام جمهوری اسلامی باشیم.  برای خاتمه دادن به زندگی چنين رژيمی می بايست به گروه گرايی محض پایان داد و به يک کلام و به زبانی ديگر، از آنجا که هدف رژيم جمهوری اسلامی جدايی نيروهای سياسی از هم میباشد، پس نبرد برای رسيدن به دمکراسی از طريق همياری و همکاری آنهايی ممکن می شود که خواهان برچيدن این نظام و استقرار دموکراسی در ایران میباشند.
تشکیل یک ائتلاف فراگیر دموکراتیک ، فراگروهی و با استراتژی روشن و شفاف حول  اصول دموکراسی ، حقوق بشر و عدالت اجتماعی به اعتقاد من امری شدنی است البته اگر دست از خودمحوریها و منیتها برداریم. تجربه سایر کشورها و ملتها نیز درستی این ادعا را اثبات میکند. واقعیت اینست که رژیم ج.ا. دردرون و بيرون مرزها منفور، غيرقابل اطمينان و مطرود تلقی میگردد، رژيمی ورشکسته است که در صورت وجود همآهنگی وهمسوئی درصفوف اپوزيسيون وایجاد اراده ای ملی  برای برقراری حکومت قانون و ايجاد دمکراسی پارلمانی از عمر چندان درازی برخوردار نخواهد بود. در ابتدای انقلاب بنیادگرایان اسلامی در تهران به مسند قدرت نشستند و ایران را تسخیر کردند و در موضع قدرت نیز بودند اما امروزدیگر آنزمان نیست، امروز حاکمیت جمهوری اسلامی سراسر در موضع دفاعی قرار دارد و این خود بشارت صبح دیگری است.
بدیهی است که برای برچیدن این نظام نیاز به نیروی رهبری جهت هما هنگی و هدایت جنبش مردمی یک اصل محرز است. دستگاه رهبری از اتاق فرمان بیرون نخواهد جهید بلکه در روند چالش سیاسی بین تمامی نیروهای معتقد به حقوق اساسی ملت ایران شکل خواهد گرفت البته در صورتی که الگوی ما الگو های سنتی غیر مدرن نباشد.
از اینرو گفتگو و تشکل یابی از ضرورتهای این مرحله است. تعریف هدفها و باز تعریف آن قطعا در هدایت ما به مسیر درست سهم بسزائی ایفا خواهد کرد. امروز شرایط به گونه ای است که نمیتوان با قطعیت گفت که کدامین تاکتیک و راهکار بهترین و جذابترین است . تمامی را ههای ممکن را میبایست پیمود چرا که اصولا سیاست 
علم ممکنات است. اما در این راه نباید خود را چنان مجذوب یک راه کرد که از سایر امکانات غافل شد. لذا جهت دستیابی به بهترین نقشه راه میبایست باز و واقع گرا بود. بدون ارزیابی و بازنگری در هر مرحله هرگز نخواهیم توانست راه مطلوب را در بیابیم.
در پایان بار دیگر بهترین تبریکات مرا جهت همایش خود پذیرا باشید و عذر مرا بخاطر عدم حضور به بزرگی خود ببخشید.
با آرزوی برپائی ایرانی آزاد ، آباد و مدرن 
ویکتوریا آزاد 
2005.11.30