23.02.2005  
 
 ويكتوريا آزاد/تحريم انتخابات رياست جمهورى ايران  
 
 بحث هاى جارى در مورد انتخابات رياست جمهوري ايران تنها متوجه برنامه و صلاحيت نامزدها نيست، بلكه نظرهايى جدى نيز داير بر تحريم اين انتخابات با استدلال آزاد نبودن آن وجود دارند. خانم ”ويكتوريا آزاد” از جمله كسانى است كه مدافع گزينه تحريم انتخابات است و ميگويد با اين موضع بايد مشروعيت نظام را به چالش كشيد.   
 
 
پرسش ها: مهيندخت مصباح 

دويچه وله: خانم آزاد شما در مقاله اخيرتان از يكسو به دل بستن مردم نسبت به حمله آمريكا اشاره كرده ايد و از طرف ديگر وظيفه اپوزيسيون را تاكيد بر مطالبات مردم و سازماندهى اعتراض هاى آنها برشمرده ايد. چگونه ميشود پلى بين تمايل به آمريكا وكار اپوزيسيون زد؟

ويكتوريا آزاد: البته مقصودم از ذكراين جمله اشاره به واقعيتى بود كه در جامعه ايران هيچكس نميتواند منكرش باشد. ولى به نظر من اگر اپوزيسيون فرصت ها را نسوزاند ميتواند به يك همگرايى قابل توجهى برسد و مبدل به نيروى قدرتمندى بشود تا مردم را دوباره به اين باور برساند كه با اتكاء به نيروى خودشان قادر خواهند بود سرنوشت شان را به دست خويش تعيين كنند. من ظرفيت هاى خوبى را در اپوزيسيون مى بينم ولى آن بيمارى كه اپوزيسيون ايران از آن رنج مى برد، پراكندگى و  خود محورى ونوعى سكتاريسم سياسى است كه موجب ميشود نتواند قدرتمند عمل كند و مشخصا در خلاء وجود نيروهاى دمكراتيك مردم خواه ناخواه براى خلاصى از اين شرايط ممكن است در نهايت راى به حمله آمريكا هم بدهند. به اين دليل ساده كه ديگر شرايط براى مردم غيرقابل تحمل شده است. 

دويچه وله: با توجه به اينكه شما شركت در انتخابات آتى را مشروعيت دادن به نظام جمهوري اسلامى تلقى ميكنيد و متقابلا ميگوييد كه وظيفه مخالفان تاكيد بر مطالبات مردم و خواستهاى بنيادين آنها از زبان خودشان است، اهرم هاى جا انداختن اين شعارها و وسيعتر كردن شان تا چه اندازه در اختيار شما هستند؟ چه پيشنهاد مشخصى در اين رابطه داريد؟ 

ويكتوريا آزاد: به نظر من جنبش رفراندوم بهترين بستري است كه ما الان در دسترس داريم و بحث مباركى است كه در مرحله تعميق خود قرار دارد و مورد توجه بسيارى از شخصيت هاىسياسى واحزاب و سازمانها و نهاد هاىسياسى است. مضمون اين طرح رشد و تعميق گفتمان تغيير قانون اساسى و تشكيل مجلس منتخب مردم ايران و اتكاء به راى نهايى مردم است براى تعيين نوع حاكميت. اين از نظر من بهترين بستر است براى اينكه نيروهاى اپوزيسيون حول آن گردهم بيايند و متحدانه در جهت برطرف كردن مانع اصلى كه جمهورى اسلامى هست با هم گفتگو كنند و جنبش رفراندوم را سازماندهى كنند. 

دويچه وله: اما اگر نهاد هاى بازدارنده كماكان عمل كنند و نهادهاى سازنده وجود نداشته باشند بحث رفراندوم چه تاثيرى ميتواند داشته باشد؟ پيشنهاد شما براى تشكيل و يا پاگرفتن نهادهاى جايگزين چيست؟ 

ويكتوريا آزاد: من فكر ميكنم اگر در ايران قرار باشد از طريق روند هاى سياسى تغييراتى صورت گيرد و پروسه دمكراتيزه شدن به صورتى وارداتى نباشد،چاره اى جز اين نيست كه ساختار جمهورى اسلامى در تمامى خودش نفى شودو به اين باور برسيم كه اصلاح اين نظام از درون امكان پذير نيست، آن وقت ميتوان گفت كه توازن قوا درصحنه سياسى كشور دچار يك چرخش جدى خواهد شد. به نظر من اين چرخش اتفاق افتاده است و فقط مانده كه بخش ديگرى از اين نيروها به اين صحنه بپيوندند. اگر اين اتفاق رخ دهد ميتوان گفت يك همگرايى در بين نيروهاى اپوزيسيون ايجاد ميشود كه باعث خواهد شد ما بتوانيم بهتر با مردم گفتگو كنيم و در جهت سازماندهى مقاومت مدنى مردم حركتهاى هماهنگ ترى را سامان بدهيم. 

دويچه وله: خانم آزاد فكر ميكنيد كه تحريم انتخابات، محصول نهايى اش چه خواهد بود؟ 

ويكتوريا آزاد: به اعتقاد من بايد به يك سوال بزرگ پاسخ داد و آن اينكه اساسا انتخابات آزاد يعنى چه ؟ آيا اين چيزى كه در ايران قرار است انجام شود و تا بحال هم اتفاق افتاده، انتخاباتى آزاد بوده؟  وقتى چنين شرايطى فراهم نيست به نظرمن اين بار ديگر تنها راه تحريم است. اما اين تحريم به معناى اين كه برو در حانه ات بنشين و كارى نكن، نيست. اتفاقا تازه تحريم آغاز يك نبرد رو در روست و راهبرد عدم شركت در انتحابات تازه امكانى را فراهم ميكند كه بشود جنبش دمكراسى خواهى را دامن زد و بتوان در اين جنبش دمكراسى خواهى مطالبات مردم را مطرح كرد و قانون اساسى كشور را به چالش كشيد. اين تنها راهى است كه باقى مانده براى اينكه مشروعيت نظام را كاملا به زير علامت سوال برد. 

بعد از انتخابات مجلس هفتم تكليف ما با اين حكومت مشحص شده كه اينها به هيچ عنوان پاسخگوى نيازهاى مردم و جامعه نيستند. نه نامزدهاى رياست جمهورى حرف جديدى براى مردم دارند و نه در عين حال شرايطى فراهم است كه نيروهاى اپوزيسيون بتوانند بر اين روند تاثيرى بگذارند. پس راه چاره  تحريم انتخابات است.  
  
 
 http://www2.dw-world.de/persian/interviews/1.126027.1.html 
© 2006 Deutsche Welle