rezapahlavi٢٢ بھمن ماه ١٣٨٧
ھم ميھنان عزيزم،
در آستانۀ سالگرد انقلاب اسلامی، سخنانم با شما بيشتر از آن که در برشمردن مصيبت ھای سی سال گذشته باشد به قصد يادآوری افق بلند و روشن فردای ايران است. بدون اطمينان به برآمدن چنين افقی مقاومت و پيکار سی سالۀ شما به فرجام نخواھد رسيد.ھيچ ايرانی آگاه به سرافرازی ھای تاريخ کُھن وطن و سربلند از فرھنگ و تمدن نام آورش نمی تواند و نبايد نوميد از آيندۀ روشن ايران باشد.افسرده از نيازھای برنيامده و آزادی ھای سرکوب شده، ايران را از پرتگاھی که در آن فرو افتاده بيرون نمی توان کشيد و دوباره نمی توان ساخت، تنھا با دلی انباشته از اميد به پيروزی و خاطری مطمئن از آينده ای درخشان و درخور ايران است که می توان به چنين فردايی دست يافت. در يک

کلام، بدون اين اميد و اطمينان، ادامه و گسترش پيکار عليه حاکمان فاسد و بی کفايت به فرجام نيک نخواھد رسيد.

من در اين سالگرد نامبارک، از سويی، مقاومت دليرانۀ جوانان ھوشمند ايران را، تلاش بی وقفه و تحسين برانگيز زنان شيردل و مصمم ايران را می ستايم و آن را بھترين نشان روحيۀ تسليم ناپذير و ارادۀ راسخ اکثريت قاطع ھم ميھنانم به ادامۀ پيکار می دانم؛ پيکاری که به يقين تا رھايی ايران از چنگ دشمنان و ويرانگران وطن پايان نخواھد گرفت. از سوی ديگر، معتقدم در سی سالی که از عمر زيان بار رژيم می گذرد رھبرانش ھيچگاه بيشتر از امروز احساس ضعف و زبونی نکرده اند زيرا بيشتر از ھميشه در دنيا محکوم و منزوی و در ايران مطرود و متزلزل اند. نشانه ھای اختلاف و کشمکش ميان مراکز قدرت و کارگردانان انحصارطلب حکومت رو به فزونی است. تشديد فعاليت ھای تبليغاتی داخلی و خارجی رژيم و تلاش روزافزون آن برای پرده پوشی برنابسامانی ھای ھمه جانبۀ اقتصادی کشور، و مھم تر از ھمه اصرارش را برگسترش دخالت ھا و ماجراجويی ھای خطرناک در منطقه و بر تحريک ديگران با ادامۀ تلاش ھايش، آن ھم به ھر بھا، برای دستيابی به سلاح ھای ھسته ای و موشکی، نيز بايد گويای ناتوانی روزافزونش شمرد. به اين ترتيب، با گسترش جنبش ھای اعتراضی و حق طلبانه در شھرھای گوناگون ايران از يکسو، و پيدايش آثار ضعف و انزوای روزافزون رژيم از سوی ديگر است که می توان به پيروزی نھايی ملت از ھميشه مطمئن تر شد
ھم ميھنان آزاده ام،

راندن رژيمی خودکامه و ويرانگر از عرصۀ قدرت و حکومت تنھا مقدمه ای برای پيروزی نھايی شماست. آزادی خود را از زير بار نکبت و تباھی دوران کنونی تنھا مرحلۀ نخست در تحقق آرمان ھای ديرين و برآورده شدن نيازھای سرکوب شدۀ خويش بشماريد. زيرا پيروزی نھايی شما ھنگامی متحقق خواھد شد که امکانات ضروری برای شکوفايی استعدادھای بيکران فرزندان ايران با بھره جويی از منابع سرشار وطن، و استقرار نھادھای دموکراتيک و پاسخگو، فراھم آيد. حرکتی که از يک سدۀ پيش با انقلاب مشروطيت در ايران آغاز شد، و با استقرار حکومت متظاھران به اسلام وحشيانه به بند کشيده شد، معطوف به فراھم آوردن ھمين امکانات بود. اين حرکت تاريخی را می توان و بايد از سرگرفت و امکاناتی را، که عليرغم تلاش مستمر دشمنان خانگی ايران از ميان نرفته اند، باز فراھم آورد و در جبران فرصت ھايی طلايی از دست رفته در سال ھای سياه از فرصت ھای نوين که به يقين پديدار خواھند شد بھره جست. به ياری چنين امکانات و فرصت ھايی است که شما خواھيد توانست به راه پيشرفت و آبادانی ميھن گام نھيد، آزادانه و بی بيم از تھديد و خشونت و شلاق و زندان به کار و زندگی شايستۀ خويش دست يابيد، و مھم تر از ھمه مسير صلح و مسالمت و ھمزيستی با ھمۀ ھموطنان خويش از ھر کيش و قوم و زبان، و با ھمۀ مردم جھان را، از سرگيريد.

ھم ميھنان مبارزم،

اجازه ندھيد اسارت سی ساله در زندان تاريک رژيم اميد به روشنی آينده را نيز از شما به غارت بَرَد. سی سال مصاف با دشمن، ھرچند با دشمنی بی رحم و خونريز، در برابر سه ھزار سال تاريخ پرنشيب و فرازی که آکنده از پيروزی ھای درخشان بردشمنان گوناگون ايران بوده است، لحظه ای بيش نيست. ھرگز از ياد نبريد که گرچه کوربينی حاکمان کنونی بھره وری از بخش بزرگ از ذخاير عظيم ايران در مشکل، اگر نه محال، ساخته، سرزمين کھن ما ھنوز صاحب وسيع ترين منابع انرژی در دنياست. ھرگز فراموش نکنيد که گرچه رژيم بی کفايت و ماجراجو سرزمينی را که روزی صاحب بزرگترين تصفيه خانۀ جھان بود امروز ناچار به وارد کردن بيش از چھل درصد از مصارف نفت و بنزين خود از ديگر کشورھای جھان کرده، کارگران و مھندسان توانا و مجرب ايران خواھند توانست در شرايط مناسب تاسيساتی عظيم تر و پربارتر از گذشته در برپا سازند.

مطمئن باشيد که اگر امروز پس از گذشت سی سال از حکومت ويرانگران، ھنوز سالانه بيش از صد ھزار تن از فرزندان مستعد شما جلای وطن می کنند، با تولد دوبارۀ ايران بسياری از آن فرزندان به سوی ديار کھن، اما آزاد، سرازير خواھند شد و در بازسازی آن نقشی ارزنده ايفا خواھند کرد. ترديد نکنيد که امروز نام نيک و خاطره انگيز ايران در جھان را سايه ای سياه و ھراسناک از ذھن ھا پنھان کرده است، و اگر شمار دوستان ايران در دنيا از انگشتان دست تجاوز نمی کند، در فردای روشنی که به يقين در انتظار ماست نام ايران شأن و اعتبار از دست رفته را بازخواھد يافت و ھيچ ملت و دولتی نخواھد بود که دست صلح و دوستی و ياری به سوی ايران دراز نکند.

ھم ميھنان عزيزم،

در سالگرد رژيمی که در سی سالگی عجوزه ای صد ساله می نمايد جای غم خوردن و زانو به برگرفتن نيست. زمان سرشارشدن از اميد به رھايی است. وقت آن است که ھمت ھا را برای کوتاه کردن عمر اين عجوزه دو چندان کنيم، به استقبال آينده رويم و بيشتر از ھميشه مطمئن باشيم که دير نخواھد پائيد که بار ديگر ھمراه با ھمۀ جوامع آزاد و پيشرفتۀ جھان به سوی افق روشنی که در انتظار وطن ماست گام برخواھيم داشت.

خداوند نگھدار ايران باد

رضا پھلوی