هم میهنان،
پیامهای شما مخصوصا از خارج از کشور در مورد ۲۲ بهمن و نقش مبارزین آذری داخل کشور و در کلّ نقش آذربایجان دریافت شد.
با در نظر گرفتن جنگ الکترونیکی که جمهوری اسلامی برای جلوگیری از اطلاع رسانی بر ضد مبارزین به راه انداخته و در ماههای اخیر به شدت آن افزوده است، به تمام مبارزین، مخصوصاً در خارج از کشور در مورد نگرانی هائی که در پیامهای آنها منعکس و ابراز شده بود، چنین پاسخ میدهیم.
بیدلیل نیست اگر ولایت فقیه پس از تهران بزرگترین بودجه دست سرکوبگر خود را به آذربایجان اختصاص داده است. این رژیم به درستی دریافته است که "آذربایجان بیدار و هشیار" است.
فراموش نکنید که بر خلاف تبلیغات رژیم، آذربایجان خود را از ایران جدا نمیداند و از دید مبارزین آذری در داخل کشور، میدان این مبارزه خستگی ناپذیر بر ضد رژیم اسلامی به وسعت و پهناوری تمام خاک ایرانزمین است.
ضربهای که در ۲۲ بهمن، رژیم اسلامی در تهران در برابر "صدا و سیمای" رژیم از مبارزین خورد، شاید از نظر ایرانیان خارج بدور ماند، اما رژیم را در زیر عبای خود لرزاند.
کافیست برای نمونه به این مطلب اشاره کنیم، در حالی که رژیم در تبریز در روز ۲۲ بهمن با هزار زور و خرج فراوان توانست فقط مشتی را برای نمایش در جشن ساختگی رژیم جم آوری کند، آذریها هم در آذربایجان و هم در دیگر نقاط کشور در کنار مردم در حال ضربه زدن به پیکر این رژیم منفور بودند.
در این شک نداشته باشید که ما همیشه چند قدم از رژیم جلوتر حرکت میکنیم و به دلیل همین هشیاری است که مدتها پیش از ۲۲ بهمن "استراتژی" مبارزه بر ضد رژیم را تغییر دادهایم. کافیست بدانید، در آنجا که رژیم به دنبال ما میگردد حضوری سطحی داریم و در آنجا که به عقل رژیم نمیرسد که حضور داشته باشیم، حضوری بسیار محسوس و کار ساز داریم. کافیست یادآور شویم که این مبارزه بر ضد رژیم فقط به یک مبارزه خیابانی محدود نیست. به همین دلیل است که اخیرا از زبان سران رژیم بسیار میشنوید که میگویند در تشخیص و شناسایی رهبران این جنبش عاجز ماندهاند. رژیم بخوبی میداند که این خیزش بزرگ مردمی خیزشی است که از مرز موسوی و کروبی بسیار فراتر میرود.
این مبارزه، بر خلاف باور کلی، مبارزه زور بازو در برابر زور بازو نیست، بلکه مبارزه ضد "استراتژی" در برابر رژیمی است که از طرف چند جبهه "استراتژی و تفکری خارجی" از خارج از ایران حمایت و هدایت میشود.
زور بازو، فقط در مرحله آخر و در ایستگاه آخر این مبارزه با قدرت هرچه تمامتر "در صورت لزوم" خود نمایی خواهد کرد.
همانطور که شاهزاده رضا پهلوی، تنها رهبر عقلانی، تفکری و واقع بین در این مبارزه بارها به آن اشاره کردند، هدف رسیدن به یک "رفراندوم آزاد و مردمی" پس از سقوط رژیم، آن هم با کمترین هزینه جانی برای مردم ایرانزمین است.
برای ضربه زدنهای کار ساز "غافلگیر کردن رژیم"، یکی از "استراتژی"های مهم در این مبارزه است.
در طول تاریخ کهن ایرانزمین، هر زمان که بقا و قدمت ایران و ایرانی در خطر افتاده، آذربایجان در مقابل دشمنان ایرانزمین سینه سپر کرده و این بار نیز شک نداشته باشید که هم میهنان آذری پس از مقاومت جانانه در ۳۱ سال اخیر در برابر این رژیم "جهل و جنّون"، تا سر مقصد آزادی و استقلال ایرانزمین از پای نخواهند نشست.
این مبارزه تا پیروزی نهایی ادامه دارد، و نا گفتهها فراوان، اما آنچه که میتوان گفت این است که زنان و مردان بیدار و هشیار ایرانزمین در مرکز این میدان جنگ حضور دارند و آذربایجان در این امر مهم حضوری بس کمر شکن برای دشمنان ایران دارد. دشمنان ایرانزمین این حقیقت را خوب میدانند.
"بهمن" مردم ایرانزمین تا دفن کامل جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت. ما مهمتر از بیشمار، بیدار و هشیار، و در برابر رژیم "جهل و جنّون" تسلیم ناپذیریم.
همه ایرانیان ۳۱ سال است که در تبعید به سر میبرند، چه آنهایی که در خارج از ایران زندگی میکنند و چه آنهایی که در داخل ایران. زیرا، در نظامی که جان ایرانی ارزش ندارد، با همه شهروندانش به صورت تبیعدی و موقتی برخورد میشود.
ما همه ایرانی هستیم، و سهم و درد ما از زندگی پس از روی کار آمدن رژیم تحمیلی ولایت فقیه و حامیان این رژیم یکی بوده است. در نتیجه، مبارزه بر ضد این رژیم نیز برای همه ما یک معنی را دارد. در کنار هم بودن تا پیروزی.
با در کنار هم قرار گرفتن، قبر این رژیم و حامیانش را کندیم، حال باید خاک بر پیکر مرده رژیم ریخت.
و در راه رسیدن به سر منزل آزادی و استقلال ایران و ایرانی، آذربایجان بیدار و هشیار است.
دستاورد این مقاومت ۳۱ ساله، بیداری و هشیاری یک ملت بوده است. و یک ملت بیدار و هشیار را هیچ توپ، تانک، و تفنگی نمیتواند به خواب مجبور کند.
رژیم ظلم و ستم با چنین ملت بیدار و هشیاری هیچ راهی ندارد بجز ریزش و نابودی مطلق در برابر اراده مردم.
در انتظار این نباشید که مثلا اعلام شود "۲۹ بهمن" روز سرنگونی رژیم است. ممکن است، مخصوصاً و با برنامه ریزی قبلی با اهدافی مشخص برای سر گیجه دادن به رژیم باورهایی سینه به سینه در داخل پخش شود، اما "مخصوصاً" ایرانیان خارج از کشور باید بسیار هشیار تر از این با آنچه که در داخل از طرف مبارزین روی میدهد نتیجه گیری کنند.
نه زود امیدوار شوید، و نه زود نا امید. چون این استراتژی است که ما برای رژیم میخواهیم نه برای مبارزین. چیزی که باید برای همگان آشکار باشد این است که در این مرحله از مبارزه، رژیم ورشکسته، کاملا عاجز و آسیب پذیر شده است. و هر روز که از این مبارزه میگذرد رژیم قسمت دیگری از بدنه خود را از دست میدهد.
یار گیریها در میان مبارزین قویتر از همیشه و در پیکر فرسوده رژیم بر عکس شده است. فقط قدرت مالی رژیم است که چهره ظاهری رژیم را تا حدودی نگاه داشته. امیدواریم "تا همین جا" که توضیح دادیم پیام را بدرستی و شفاف رسانده باشیم.
پیام و پیشنهاد مخصوصی به طرفداران مشروطه پادشاهی در خارج از کشور نیز داریم. چهره مبارزاتی "بدور از خشونت" خود را در تظاهرات خارج از کشور حفظ کنید.
توجه داشته باشید که زحماتی که تا کنون کشیدهاید برای جلب حمایت "ملتها و شهروندان خارجی (سخن از دولتها نمیکنیم)، با عملیات غیر قانونی بر ضد قوانین کشور هائی که در آن زندگی میکنید، بر باد نرود.
توجه داشته باشید که حمله به سفارتهای غیر قانونی رژیم اسلامی در خارج از کشور دردی را در داخل ایران به سود مبارزین داخل حل نمیکند (زیرا کار مردم ایران نسبت به شناخت از رژیم، از این مراحل گذشته است). در مورد پشتیبانی شما در خارج از کشور از مردم ایران، در داخل کشور نکته مبهمی برای ما وجود ندارد. مخصوصاً پس از تظاهرات با شکوهی که در جا جای جهان اخیرا در خارج از کشور انجام دادید.
چیزی که باقی میماند، این است که برای یک شهروند خارجی که از حال و روز مردم ایران و مبارزین ضد رژیم اسلامی درک درستی ندارند اینطور تفهیم نشود که بگویند مخالفین رژیم نیز در خشونت از خود رژیم دست کم ندارند.
رژیم اسلامی، همین را میخواهد و پیامد این کار میتواند از دست دادن حمایت و پشتیبانی شهروندان خارجی از مبارزین راه آزادی باشد. مهمترین کار ایرانیان خارج، اطلاع رسانی، بر قراری ارتباطات بین داخل و خارج، و رساندن صدای مردم ایران به گوش شهروندان خارجی است.
زیرا، هر چه شهروندان خارجی و غیر ایرانی بیشتر از خواست مردم ایران و مبارزه آنها برای رسیدن به آزادی، استقلال و دموکراسی پشتیبانی کنند، دولتهای آنها بیشتر زیر فشار خواهند بود که دست حمایت از رژیم اسلامی بردارند. دولتهای خارجی به رای شهروندان خود نیاز دارند تا دوباره انتخاب شده و بر سر کار بمانند و دولتهای خارجی نمیتوانند پشتیبانی مردم خود را از جنبش آزادیخواهی ملت ایران را نا دیده بگیرند.
در ضمن، هم اکنون بسیاری از بدنه رژیم در حال جدا شدن و پیوستن به مردم هستند. درها را باید باز گذاشت که بدانند وقتی به مردم میپیوندند دست کم جان آنها و جان خانواده آنها در امان خواهد بود و هدف انتقام نیست بلکه رسیدن به حق و حقوق هر شهروند ایرانی است، در یک ایران سکولار بر پایه قانون و موازین حقوق بشر.
کار زد و خورد با رژیم ضد ایران و ایرانی را بگذارید به عهده ما که در خط اول این زد و خورد قرار داریم.
وظیفه شما در خارج از کشور در رابطه با جهانیان، نشان دادن و حفظ چهره مظلوم این ملت در برابر رژیمی وحشی است. از حضور و نمایش پرچم شیر و خورشید نیز در خارج از کشور دریغ نکنید. شیر و خورشید، پرچم و نماد یکپارچه بودن ملت ایرانزمین در برابر دشمنی ضد ایران و ایرانی است.
درست است که ما در داخل رنگ سبز را چون پرچم کاوه آهنگر به رخ رژیم میکشیم اما هدف ما در داخل از نمایش "سبز" مساله دیگری نیز هست که در حال حاضر نیازی به توضیح آن نیست. فقط این را بدانید که "سبز" ما در داخل ایران نه ربطی به انتصابات ساختگی رژیم داشت و نه ربطی به موسوی و کروبی و اسلام. در واقع ما سبز آنها را تسخیر کردیم و...
اما از شما ایرانیان خارج از کشور که در آزادی زندگی میکنید، انتظار داریم و میخواهیم که پرچم شیر و خورشید را به صورت گسترده در جا جای جهان در تظاهرات خود به نمایش بگذارید. این کار شما تاثیر بسیار بزرگ و مستقیمی در داخل خواهد داشت و پیامی به برخی دولتهای خارجی مورد نظر ما خواهد بود. امیدواریم در هر دو موردی که به آن اشاره شد دقت بیشتری کنید.
شعار ملت: "ما شیریم و خورشید پشت ماست"
پاینده ایران،
سازمان سامان
بهمن ماه ۱۳۸۸، ایران (تبریز)
"در اختیار پرچمداران برای پخش و تکثیر در خارج از کشور"