‌ نامه سرگشاده
عليرغم گذشت بيش از يك سال از انشعابات كومله ي انقلابي زحمتكشان كردستان ايران ‏؛ درخواست ها و تقاضاها و پادرمياني هاي بسياري از شخصيت هاي برجسته و دوستداران كومله براي اتحاد مجدد و همبستگي و وفاق و آشتي ، متاسفانه هيچ يك از طرفين نه تنها آنطور كه بايد و شايد ، به صورت رسمي و علني در جهت تحقق اين مهم گام پيش ننهادند بلكه حتي بعضا با شانتاژ و تخريب و سمپاشي يكديگر به اختلافات موجود دامن زدند و بيش از پيش خشم و نفرت و انزجار شخصي خود را به همديگر منتسب نمودند . از پس كليه ي رويدادهايي كه در مدت يك سال اخير در كومله اتفاق افتاده است ، انبوهي پرسش به اذهان متبادر گشته است كه مستقيما رهبران اين حزب را نشانه مي رود. اما ما جمعي از هواداران و هواخواهان و خانواده هاي شهدا و پيشمرگه هاي كومله ، اين بار و فقط اين بار نيز به دلايل مختلف از طرح آنها خودداري مي كنيم و تنها به يك تذكر ديگر براي رفع اختلافات شخصي و سليقه اي رهبران بسنده مي كنيم بدان اميد كه كارگر افتد.
رهبران محترم كومله
همچنان كه مي دانيد ، حزب كومله نخست بخشي تام و تمام از اندامواره ي جامعه ي كردستان به شمار مي رفت كه با برافراشتن پرچم آزاديخواهي و عدالت طلبي ، چشمان اميد هزاران انسان مظلوم و تحت ستم را به خود دوخته بود ؛ با آفتاب حقيقت خود بر عليه سايه ي شوم استبداد به پا خاست و روح بي جان مبارزه را در كالبد كردستان دميد ؛ با مبارزات خونين خود جانمايه ي انقلاب شد و نواي عدالت نواخت و بانگ آزادی نويد داد ؛ و با برافروختن آتش مبارزه و مقاومت عليه ستم ، كوره راه محرومان و ستمديده گان را روشن كرد . اما اكنون جايگاه كومله آن چنان دچار تغيير و به جرات مي توان گفت تلاشي شده است كه طريق وارونه مي پيمايد و از همين رو مردم كردستان موجوديت آن را ناديده گرفته اند .
در عصر تراژيك كنوني كه هويت مردم جهان به ويژه كردستان در چنبره ي استحاله و نابودي قرار گرفته و نياز به نجات دارد ؛ در زماني كه جامعه ي كردستان اتميزه شده و مردمان آن به نوعي سرگشتگي و تلاطم فكري مبتلا شده و نياز به درمان دارند ؛ و در هنگامه اي كه در پس ظاهر مباني ايدئولوژيك رژيم اسلامي ماهيت خود ويراني نهفته است و احزاب نياز به خود جنبي بي وقفه براي خود رهايي دارند ؛ رهبران كومله به جان هم افتاده اند و با خصومت و كينه توزي ضمن آنكه ساختار كومله را به ريزش واداشته اند ، نيروهاي داخلي را نيز با استفاده از پديده ي خنثي سازي به سوي نابودي رهنمون مي گردند.
رهبران كومله بايد بدانند كه يك انقلاب از فعليت غليان مي كند ، خود تعيني و خود تحقق بخشي مستلزم فكر و فعل است و بايد بدان توجه ويژه داشت . اما متاسفانه افكار كومله آن چنان بالقوه مانده كه گويي يخ بسته است و عرصه ي افعال آن از محدوده ي « زه ر گويزه له » فراتر نرفته است . از همين رو حزب در گردابي گيج كننده و راكد گرفتار آمده و طریق خود ويرانگري و تخريب پيموده است . اكنون نيز با انشقاق كومله عارضه ي « خودحق پنداري» رواج يافته است و هر كدام براي اثبات حقانيت خود ديگري را تخطئه مي كنند تا شايد بتوانند از اين آب گل آلود ماهي بگيرند .
همرزمان ديروزين كومله ، دشمنان قسم خورده ي امروز شده اند . به راحتي خون شهيدان و مقدسات و افكار و عقايد كومله را به فراموشي سپرده و بر هم مي شورند . از سوي ديگر دامنه ي اختلافات خود را به هواداران و هواخواهان و وفاداران راه كومله تسري داده و همه را به جان هم انداخته اند . شرايطي كه رژيم تماميت خواه اسلامي سال ها در تلاش براي تحقق آن بوده است .
نيروهاي داخلي كومله اكنون به جاي پشتيباني و همكاري همديگر ، در پي آنند كه فعاليت هاي ضد رژيم يكديگر را خنثي كنند تا كسي از آنها پيشي نگيرد و وجاهت و اعتبارشان را زير سوال نبرد . بسيار مايه ي تاسف است كه افراد بسياري در كومله ، جنگيدن براي وطن و ملت خود را در دايره ي تنگ حزب خواهي از ياد برده و انرژي خويش را در بازي كودكانه ي حزبي به تباهي سوق مي دهند .
رهبران محترم كومله
بدون تعارف، بسياري از ما عاقل تر از آن هستيم كه در دام برخي سياست هاي بشر ستيزانه ي شما گرفتار شويم و همچنين مصرتر از آن كه بگذاريم آتش افروخته ي ما براي اتحاد و وفاق خاموش شود . اگر لازم باشد تن خود را هيزم اين آتش فروزان خواهيم كرد تا بتوانيم گرمابخش كانون همبستگي و صداقت و شرافت سابق در كومله باشيم .
انتظار آن است شما نيز به خصومت ها پايان دهيد و به رفع اختلافات همت گماريد تا همگي بر پايه ي مرحله ي جديدي از شناخت ، هم فلسفه اي نو از انقلاب را با ضمائم تاكتيكي و سازوكارهاي پيش برنده در سر بپرورانيم و هم به بازسازي ساختار حزبي و تشكيلاتي كومله و نيز تشكيل ارتش رهايي بخش ملت كرد مبادرت نماييم . انديشه هاي آزاديبخش و افكار انسان دوستانه ي پيشين شما بايد بازتوليد و چون شاهراه گشوده اي در عرصه ي عمومي جامعه ي كردي ظاهر شود .
به اميد آن روز